۱۰/۲۵/۱۳۸۹

قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس/ مقاومت مردم خوی - زنده یاد دکتر صمد سرداری نیا

پساز نسل كشی مردم مسلمان ایروان توسط داشناك ها در ژانویه 1918 و تشكیل جمهوری ارمنستان در28 مه 1918 / هفتم خرداد 1297 شمسی بر روی پیكرهای به خون خفته شهدای ایروان، داشناك ها لازم می بینند برای ایجاد ارمنستان بزرگ، محور وان، ایروان و نخجوان را به همدیگر وصل كرده و نیروهای خود را به هم ارتباط دهند. بنابراین تصمیم می گیرند كه به هر قیمتی شده خوی را تصرف كنند. ...»
»پایداری مردانه مردم خوی در برابر افراد ژنرال آندرانیك، یكی از صفحات درخشان و افتخارآمیز تاریخ معاصر آذربایجان می باشد. بطوریكه این مقاومت غیرتمندانه، نه تنها هزاران تن از مردم این شهر را از كشتار دسته جمعی به دست افراد آندرانیك نجات داد، بلكه مسیر تاریخ این دیار را عوض نمود. اگر در آن روزهای سرنوشت ساز، اهالی غیور خوی سستی به خرج می دادند، امروز معلوم نبود كه این خطه چه سرنوشتی داشت. ...»
  «قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس»  زنده یاد دکتر صمد سرداری نیا
 انتشارات اختر
  آنچه كه از وصیت نامه منسوب به پطر كبیر تزار روسیه برمی‌آید، توصیه اوست به زمامداران بعد از خود بر تصرف سرزمین قفقاز و دست نشانده ساختن شاه ایران و پس از آن حمله به هندوستان مستعمرۀ انگلیس. به درستی او آذربایجان را دروازه خاورمیانه می دانست و موثرترین راه نفوذ به این منطقه را تبانی با ارامنه و ستون پنجم قرار دادن آنها. سرانجام بخشی از رؤیای پطر كبیر در اثر جنگهای معروف ایران و روس و با تقسیم آذربایجان و تصرف سرزمینهای مسلمان نشین آن سوی ارس بوسیله ارتش غدار روسیه، به واقعیت پیوست. برتری تكنولوژیكی روسها، بی كفایتی پادشاه ایران، نفاق و دو رویی و سستی مسلمانان و مهمتر از همه خیانت همه جانبه ارامنه از عوامل اصلی این شكست ننگین بودند. «ارامنه در حالی با روسها بر علیه ایران همكاری همه جانبه می كردند كه همیشه در كشور ایران، در كنار سایر ایرانیان، با مسالمت زندگی كرده و مورد احترام بودند.»
 »پس از پایان جنگهای ایران و روسیه، كوچ ارامنه از ایران و عثمانی به آن سوی ارس كه به تصرف روسها درآمده بود آغاز می گردد. روسها پس از اشغال منطقه قفقاز كه اكثریت قریب به اتفاق ساكنان آن را مسلمانان تشكیل می دادند... زمینه مهاجرت ارامنه را كه در طول جنگ با نیروهای تزاری همكاری كرده بودند فراهم ساختند. تزاریسم با این اقدام می خواست موقعیت خود را در قفقاز مستحكم كرده و در سیاست دیرین شرقی خود، نقطه اتكایی در این منطقه برای خود ایجاد كند.»

ارامنه با استفاده از حمایت بی حد و حصر روسها شروع به دست یازی به مسلمانان منطقه نمودند. آنان با ایجاد حزبی تحت عنوان «داشناك» به سال 1890 اقدامات جنایتكارانه خود را سازماندهی نمودند و تا سال 1918 كه خود شومترین سالها برای مسلمانان هر دو سوی ارس بود، به هر بهانه‎ای و در هر فرصتی به قتل عام و نابودی مسلمانان كوشیدند و رویای ارمنستان بزرگ خود را بیشتر به واقعیت نزدیك ساختند
.»ولی سال1918 سال شومی برای مسلمین هر دو سوی ارس بود. چرا كه در این سال، مسلمانان اغلب شهرهای آذربایجان، مورد تهاجم ناجوانمردانه دشمنان قرار گرفته و قتل عام گردیدند. در این فجایع هولناك، صدها هزار نفر از مسلمانان به قتل رسیده و عده كثیری نیز آواره و بی خانمان شدند. «
 »آنها در ژانویه 1918 به شهر مسلمان نشین ایروان (پایتخت كنونی جمهوری ارمنستان) و 211 روستای آن یورش برده و با كشتن سیصد هزار نفر از مسلمانان آن دیار و متواری كردن تعداد زیادی از آنان، این شهر تاریخی مسلمان نشین را به یك شهر ارمنی نشین تبدیل كردند. مهاجمین در مارس همان سال در باكو و دیگر شهرهای آذربایجان نیز این جنایت خود را تكرار كردند و با اینكه بیش از بیست هزار نفر فقط از مردم باكو را كشتار كردند ولی با رسیدن سپاهیان عثمانی نتوانستند در این شهرها فاجعه پاكسازی نژادی را به طور كامل به مرحله اجرا درآورند. «
 »در این سوی ارس نیز این فجایع هولناك به شكل دیگری به منصه ظهور رسید. آسوری های عثمانی كه «جلو» (جیلو) نامیده می شدند، چون در جنگ جهانی اول به طرفداری روسیه به مقابل با دولت عثمانی برخاستند و شكست خوردند به سوی ایران متواری گردیده و در شهرها و روستاهای غرب آذربایجان از جمله اورمیه و سلماس اقامت گزیدند. مردم شریف این خطه نیز این مهمانان ناخوانده را با مهربانی پذیرفتند. ولی پس از چندی انگلیسی ها این پناهندگان را همراه با ارامنه فراری از قفقاز و آسوری ها و ارمنی های بومی مسلح كرده و خواستند در غرب اذربایجان، یك حكومت مسیحی تشكیل دهند. تشكیل یك همچو حكومتی هم به قیمت نسل كشی مسلمانان این دیار به فرجام می رسید. اردوی مسلح مسیحیان، در شهرهای اورمیه، سلماس و كهنه شهر بیش از130 هزار نفر از مسلمانان این منطقه را به طرز فجیعی كشتند و می رفت كه هدف شوم این جنایتكاران تحقق یابد، ولی با آمدن ارتش عثمانی این نقشه شوم نیز ناكام ماند.«
 »كشت و كشتار مسلمانان به دست مسیحیان، دوبار در شهر اورمیه در اسفند ماه 1296 شمسی (فوریه و مارس 1918) رخ داد و این فاجعه در اردیبهشت ماه سال 1927 شمسی در شهر سلماس تكرار گردید.«
 با انكه مردم دو شهر اورمیه و سلماس در این وقایع سستی از خود به خرج دادند و آن نیز بیشتر تقصیر حاكمان و اعیان آن دو شهر بود كه به وقت لزوم راه چاره ای نیندیشیدند و كاهلی نشان دادند و نتیجه آن را نیز بدیدند، چنانكه خان و مان شان یكسره خاكستر شد و دودمانشان بر باد رفت و هنوز كه هنوز است آثار آن فجایع را به اشكال مختلف باز در آنجا می بینیم. ولی در این میان مردم خوی به پاس روحیه پایداری شان و نیز داشتن سردمدارانی فكور و نترس، هم خود را از دام شوم بیگانگان رهاندند و هم منطقه را از بلایی كه می خواست بدان دچار شود نجات دادند.
 »سپیده دم روز دوشنبه سوم تیر ماه 1297 صف های مهاجمان در كنار شهر پدیدار شد. آنها به حالت خزیده از میان گندم زارهای اطراف، خود را به پشت دیوارهای شهر می رسانیدند و تا ظهر نیمی از شهر را محاصره كردند. مردان شهر از هر طبقه تفنگ بدست برفراز برج و باروها آماده دفاع بودند.«
 با شلیك گلوله های توپ و تفنگ نبرد آغاز می شود و مقاومتی حماسی تا بعد از ظهر انجام می گیرد. صحنه هایی شگفت انگیز از ایثار و دلیری نمود پیدا می كند و عده ای جان خود در راه خاك و ناموس از كف می دهند ـ چه مرگ باشكوهی! و سرانجام صدای توپ های اردوی اسلام شوری زایدالوصف را به آسمان شهر باز می آورد و جنگ با پیروزی مسلمین به پایان می رسد.
 مردم خوی با مقاومت یك روزه خود در مقابل ارتش غدّار هشت هزار نفری آندرانیك ارمنی، مقاومتی كه با حداقل قوا و امكانات به وقوع پیوست چنانكه گلوله ای برای توپ فرسوده شان نداشتند و از زنجیر استفاده می كردند، نشان دادند كه «درچنین پیشامدهایی اگر سرانی بایستند و مردم را به كار باز دارند چه هنرنمایی هایی از آنان پدید آید. در ارومی نیز اگر كسانی به جای رفتن به در خانه مارشیمون [پیشوای مذهبی آسوری ها] و دكتر شت [مسیونر آمریكایی و یكی از رهبران و طراحان قتل عام ها] جلو مردم افتادندی و آنان را به جنگ و مردانگی وا داشتندی اینگونه هنر نمایی های فراوان دیده شدی و آن همه خواری و بیچارگی رو ندادی.«
شرح ماجرا در كتاب مذكور مفصلاً آمده چنانكه در دو كتاب وزین «تاریخ خوی» نیز مكتوب است. ولی پافشاری روحانیون شهر بر مقاومت و پایمردی شیرزنان این دیار از نكات جالب و ماندگار تاریخی هستند. چنانكه مرحوم رحمت الله توفیق در این خصوص می نویسد : «در این زمان، دو نفر از علمای خوی، حجه الاسلام و آقا ابرهیم مجتهد، دست به كاری زدند كه عروق حمیت و غیرت را در جوانان خوی تحریك نموده و روح سلحشوری را در آنها بیدار كردند. این غیرتمندان پا برهنه ریسمانهای توپ را به گردن خود انداخته، مثل اسب توپخانه توپ را به طرف سنگر می كشیدند. همین اقدامات این دو نفر عالم، شوری در افكار جوانان و سنگر نشینان تولید نموده و دیگران نیز همه از جان گذشته به طرف سنگرها رهسپار گردیده از قضا با همان توپ، توپ ارامنه را منهدم ساخته و صدای او را كه موجب وحشت شده بود قطع كردند.»
 حركت تاریخی زری خانم در بازگرداندن مدافعان شهر نیز از صحنه های بسیار تاثیرگذار آن روز پر حماسه است . چرا كه او با فعل خود «شهر خوی را از سقوط حتمی نجات داد و صحنه ای ماندگار را آفرید.»
 علی دهقان نیز در كتاب سرزمین زرتشت رضائیه با اشاره به موضوع، چنین بیان می دارد : «غیرت و مردانگی و مقاومت اهالی خوی در این روزها بسیار ستودنی است و همگی تصمیم می گیرند در میدان جنگ و دفاع كشته شوند و نگذارند دشمن به شهر وارد گردد.«
 -----------------------------------------------------------
-----------------------------------------------------------

كتاب «قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس» مشتمل بر چهار فصل 1ـ قتل عام مسلمانان غرب آذربایجان بدست جیلوها و ارامنه 2ـ نسل كشی (سوی قیریم) مارس 1918 فاجعه اسماعیلیه 3ـ ایروان یك ولایت مسلمان نشین بود(2) 4ـ یپرم خان عامل انحراف مشروطه و ضارب ستارخان سردار ملی، بوده و در موضوع خود كتابی جالب و جامع است. خواندنش به همه همشهریان عزیز توصیه می گردد، چرا که حوادث تاریخی با تمام بدی ها و خوبی هایشان سپری شده اند و از آنها تنها یاد و خاطره‎ای در اذهان و کتابها بر جای مانده است. ولی آنانی پیروزند و برنده که از گذشته پند گیرند و در امورات جاری و آینده از تجارب پدران خود سود برند تا با آسودگی خیال و دستی پر در جاده پرپیچ و خم زندگانی گام بردارند.
 *تاریخ نگارش : 30/7/83
** این نوشته در تاریخ30/8/83 در شماره 128 هفته نامه اورین خوی به چاپ رسیده است.
منبع : http://khoyoghli.persianblog.ir/post/28

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر